پارمینپارمین، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

پارمین شیرینی زندگی مامان و بابا

کارهای جدید پارمین خانومی

1392/1/29 18:39
نویسنده : مامان
190 بازدید
اشتراک گذاری
۱.قایم باشک و دالی بازی رو دوست داره..کلاغ پر رو بلده ..از عموزنجیر باف و اتل متل توتوله خوشش میاد

 ۲.تايمهاي روز ميريم سر كوچه خريد ميكنيم...يا از اينكه من بيوفتم دنبالش خيلي خوشش مياد و كلي ميخنده و عشق ميكنيم با هم...كارتون ميبينه پ ر ش ن ت و ن رو دوست داره..با باب اسفنجی خیلی حال میکنه و وقتی آهنگش پخش میشه هرجای خونه باشه خودشو به تی وی میرسونه و باهاش میخونه...سي دي ترانه هاي كودكانه داره خاله ستاره و مرزبان نامه و كليله دمنه خيلي خوبن و پارمين دوست داره...باهاشون قر میدهدی وی دی هاشو همچنان با علاقه نگاه میکنه

۳.با پازلاش بازي ميكنه بيشتر چوبيها رو دوست داره..يا با كوبه ميخ و چكشش سرگرمش ميكنم..با لگوها و خونه سازيهاش و ستاره هاي زنجيره ايش خودش بيشتر بازي ميكنه...عاشق كتابه و همش در حال ورق زدن كتابهاي خودشه يا ميره تو اتاق ما و از كتابخونه كتاب در مياره

۴.اعضاي بدنشو من با اعضاي بدن خودش و خودم و عروسكش كه مثل ني نيه و همينطور كارتاي بن بن بن ياد دادم و خيلي خوب ياد گرفت.دست و پا و زبون و مو و سر و دندون دهان و چشم و گوش و بینی رو بلده.البته همشون رو نميتونه بازگو كنه و قادر به گفتن همشون نيست ولي درك ميكنه و مثلا ميگيو زبونت كو ..زبونشو در مياره يا ميگيم شيك يور هند دستاشو تكون ميده و ...يس و نو رو با سر انجام ميده..اينقدر با نمك كه آدم ميخواد بخورتش

چند وقت پیش رفته بوديم فروشگاه خريد يه چيني هم اومده بود اونجا و با پارمين دوست شد..جالبه بگم كه خيلي راحت با زبون انگليسي اون حرف ميزد و پارمين ميفهميد..مثلا فرهاد بهش ميگفت پارمين كلاپينگ..دست ددستي ميكرد..آقاهه حال كرده بود

                     

۵.از صداي حيوونا گربه و گاو و جوجه و بع بعي و سگ رو بلده...به گاو ميگه موووووو
دهنش رو باز و بسته میکنه و ماهي ميشه و به تنگ ماهي نگاه ميكنه و ميگه فششششش ..از حیوانات اردک و خرگوش و زنبور و ماهی و اسب و سگ و گربه و گاو و مرغ و جوجه و گوسفند رو میشناسه تو کتاباش یا اگه جایی تصویرشون یا واقعیشون رو ببینه واکنش نشون میده
وقتي ميگيم اسب چه كار ميكنه بالا و پايين ميپره و...

۶.موهاشو شونه ميكنه..موهاشو شامپو ميزنه...دندوناشو مسواك ميزنه..اينا رو هم به انگليسي بلده هم به فارسي 

۷.يه بار باباش عطسه كرد و پارمين از اون روز اداي عطسه رو در مياره..اينقدر خوردني ميشه..ميگيم عطسه كن ميگه آپپيشششش...


۸.عاشق توپه و توپ رو پرت ميكنه و ميگه باااال گاهي هم ميگه اوووپپپپپ
ميگيم جامپينگ ميپره و اگه توپ دستش باشه طوري پرتش ميكنه كه توپش بالا و پايين بره ولي تو حالت عادي هلش ميده رو زمين يا شوتش ميكنه

۹.به پتوش خيلي وابسته است و بدون اون نميخوابه اگه من باشم بهش شير بدم ولي پتوش نباشه خوابش نميبره..به پتوش هم ميگه مي مي..يه جوري ميگه آدم كلي خندش ميگيره.

 
۱۰.آب -بابا- مامان- ني ني-الو-سلام(الام) باي باي-دایی- عمه رو ميگه..  ميگه های به جاي سلام و به جاي ني ني ميگه بي بي 

۱۱.عاشق رقص و آهنگه و كلا با چيزاي ريتميك حال ميكنه

۱۲.علاقه زيادي به هل دادن وسايلش داره..مرتب ميره صندلي غذاشو هل ميده و كيف ميكنه با اين كار

۱۳. از نرده های تختش بالا میره وروجک..قلبم میایسته  تا بره بالا ولی خدارو شکر خیلی ماهر شده دیگه

                  

من و پارمین ۲ هفته ای سخت مریض بودیم..به شدت سرما خورده بودیم و الان خدا رو شکر خوبیم..اینم دلیل غیبت طولانیه ما بود

                                                                                              خداوند نگهبانمان باد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)