خلاصه ای از 4 ماهگی دخترکم
از وقتی که خواب شبانه اش خوب شد درد لثه هاش شروع شد هر چیزی رو به طرف دهانش میبرد و اونو میکرد تو دهانش اجسام رو با دستاش میگرفت و جیغها و آوازهایی میخونه بیا و ببین در کل دختر خندونیه و عاشق اینه که ذوقش کنن و قربون صدقش برن(خانومی از همین حالا خودشیفته ست) به شدت دست و پا میزد و پاهاش رو به صورت عمودی بالا میبرد و محکم به زمین میکوبیدش
با کمرش پل میزد و دیگه تو کریرش نمیموند و با پل زدن خودشو میکشوند پایین و گاهی هم بالا
۳۱ مرداد دخترکم برای اولین بار سینه خیز رفت و همون روز هم هر دو پاهاش رو با دستهای خودش گرفت
در ۴ ماهگی برای اولین بار خودکار رو تو دستش گرفت و کاغذ رو خط خطی کرد که من اسمشو گذاشتم اولین نقاشی نازگلم
عادت خوابیدنش در ۴ ماهگی روی راک خونه پدر جون بود یا اینکه اونو راه ببرم.در اوج خستگی و وقتی چشماش پر خوابه باز هم برای خوبیدن مقاومت میکنه و با کنجکاوی اطرافش رو نگاه میکنه..هنوز هم این عادت رو داره و باید اتاق رو تاریک کنم تا نازگلم بخوابه
نازگلکم در ۴ ماهگی
دختر همیشه خندان من
دخمل من در ۵ ماهگی